کاه خوار که کاه خورد ٠ که خوراک وی کاه باشد چون اسب و استر و دیگر ستوران ٠
که خوار
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
که خوار. [ ک َه ْ خوا /خا ] ( نف مرکب ) کاه خوار. که کاه خورد. که خوراک وی کاه باشد چون اسب و استر و دیگر ستوران :
ز علم بهره ما گندم است و بهر تو کاه
گمان مبر که چو تو ما ستور که خواریم.
ز علم بهره ما گندم است و بهر تو کاه
گمان مبر که چو تو ما ستور که خواریم.
ناصرخسرو.
کلمات دیگر: