فریب دادن و ظلم کردن
مداحله
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
( مداحلة ) مداحلة. [ م ُ ح َ ل َ ] ( ع مص ) فریب دادن و ظلم کردن و نقصان نمودن در حق کسی. ( از منتهی الارب ). مراوغة. مخادعة. مماکسة. ( از اقرب الموارد ) ( متن اللغة ). || پوشیدن شخص چیزی را که میداند و ظاهر کردن غیر آن را. ( از منتهی الارب ). پنهان کردن و پوشاندن مطلبی را که می دانند و به خلاف آن سخن گفتن. ( از اقرب الموارد ) ( از متن اللغة ). || بر زمین زدن کسی را در کشتی. ( از منتهی الارب ).
مداحلة. [ م ُ ح َ ل َ ] (ع مص ) فریب دادن و ظلم کردن و نقصان نمودن در حق کسی . (از منتهی الارب ). مراوغة. مخادعة. مماکسة. (از اقرب الموارد) (متن اللغة). || پوشیدن شخص چیزی را که میداند و ظاهر کردن غیر آن را. (از منتهی الارب ). پنهان کردن و پوشاندن مطلبی را که می دانند و به خلاف آن سخن گفتن . (از اقرب الموارد) (از متن اللغة). || بر زمین زدن کسی را در کشتی . (از منتهی الارب ).
کلمات دیگر: