جنگجو و ستیزه جو
مداعی
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
مداعی . [ م َ ] (ع اِ) ج ِ مدعاة. (ناظم الاطباء). رجوع به مدعاة شود.
مداعی . [ م ُ ] (ع ص ) کسی که مبارز می خواهد و به جنگ دعوت می کند. جنگجو و ستیزه جو. (ناظم الاطباء).
مداعی. [ م َ ] ( ع اِ ) ج ِ مدعاة. ( ناظم الاطباء ). رجوع به مدعاة شود.
مداعی. [ م ُ ] ( ع ص ) کسی که مبارز می خواهد و به جنگ دعوت می کند. جنگجو و ستیزه جو. ( ناظم الاطباء ).
مداعی. [ م ُ ] ( ع ص ) کسی که مبارز می خواهد و به جنگ دعوت می کند. جنگجو و ستیزه جو. ( ناظم الاطباء ).
کلمات دیگر: