آنچه که از دیر باز در حرکت و سیر است : ساقی . بیار بادهکه رمزی بگویمت از سر اختران کهن سیر و ماه نو . ( حافظ )
کهن سیر
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
کهن سیر. [ ک ُ هََ / هَُ س َ / س ِ ] ( ص مرکب ) آنچه از دیرباز در حرکت و سیر است. ( فرهنگ فارسی معین ). که سیری کهن دارد. که گردشی قدیم دارد. آنچه سالهاست که در گردش و حرکت است :
درستی خواست از پیران آن دیر
که بودند آگه از چرخ کهن سیر.
نه ایم ایمن ز دوران کهن سیر.
از سرّ اختران کهن سیر و ماه نو.
درستی خواست از پیران آن دیر
که بودند آگه از چرخ کهن سیر.
نظامی.
اگر شادیم اگر غمگین در این دیرنه ایم ایمن ز دوران کهن سیر.
نظامی.
ساقی بیار باده که رمزی بگویمت از سرّ اختران کهن سیر و ماه نو.
حافظ ( از یادداشت به خط مرحوم دهخدا ).
کلمات دیگر: