کلمه جو
صفحه اصلی

نهات

فرهنگ فارسی

خر بسیار بانگ . حمار نهاق . یا مرد سخت بانگ . مرد زحار . یا شیر بیش. سخت آواز .

لغت نامه دهخدا

نهات. [ ن ُ ] ( ع مص ) بانگ کردن شیر. ( منتهی الارب ) ( از متن اللغة ). زأر. ( از اقرب الموارد ).قیل هو دون الزئیر . ( از منتهی الارب ) ( از متن اللغة ). نهیت. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). || دم سرد و ناله برآوردن. ( منتهی الارب ). زحر. ( متن اللغة ). ناله برآوردن و دم سرد زدن. ( ناظم الاطباء ). نهیت. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ).

نهات. [ ن َهَْ ها ] ( ع ص ) خر بسیاربانگ. ( منتهی الارب ). حمار نهاق. ( متن اللغة ) ( از اقرب الموارد ). || مرد سخت بانگ. ( منتهی الارب ). مرد زحار. ( از متن اللغة ) ( از اقرب الموارد ). || شیر بیشه سخت آواز. ( منتهی الارب ). اسد. شیر. ( از اقرب الموارد ).

نهاة. [ ن ُ ] ( ع اِ ) ج ِ نهاء. رجوع به نهاء شود. || ج ِ ناهی. رجوع به ناهی شود.

نهات . [ ن َهَْ ها ] (ع ص ) خر بسیاربانگ . (منتهی الارب ). حمار نهاق . (متن اللغة) (از اقرب الموارد). || مرد سخت بانگ . (منتهی الارب ). مرد زحار. (از متن اللغة) (از اقرب الموارد). || شیر بیشه ٔ سخت آواز. (منتهی الارب ). اسد. شیر. (از اقرب الموارد).


نهات . [ ن ُ ] (ع مص ) بانگ کردن شیر. (منتهی الارب ) (از متن اللغة). زأر. (از اقرب الموارد).قیل هو دون الزئیر . (از منتهی الارب ) (از متن اللغة). نهیت . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || دم سرد و ناله برآوردن . (منتهی الارب ). زحر. (متن اللغة). ناله برآوردن و دم سرد زدن . (ناظم الاطباء). نهیت . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد).


دانشنامه عمومی

تلفظ:نِهات ، نه هات ، (nahat) معنی:مفلوک ، بیچاره ، درمانده _ کسی که مرتکب کار اشتباهی شود ، دارای مشکل بیچاره شدن ، در مشکل گرفتار شدن



کلمات دیگر: