<div class="boxBd">تبینه. [ ت َ ن َ / ن ِ ] ( اِ ) عنکبوت. ( لسان العجم شعوری ج 1 ورق 292 الف ) ( ناظم الاطباء ) : <br>درون خانه سیم و زر دفینه <br>کشیده بر درش پرده تبینه.<div class="au">میرنظمی ( از شعوری ایضاً ).</div> || قی و استفراغ. ( انجمن آرا ) ( آنندراج ). قی و آنکه قی میکند. ( ناظم الاطباء ) : <br>دارم ز تبینه شبینه <br>درد کمر و خراش سینه.<div class="au">( مؤلف انجمن آرا ).</div></div>

تبینه. [ ت َ ن َ / ن ِ ] ( اِ ) عنکبوت. ( لسان العجم شعوری ج 1 ورق 292 الف ) ( ناظم الاطباء ) : درون خانه سیم و زر دفینه کشیده بر درش پرده تبینه. میرنظمی ( از شعوری ایضاً ). || قی و استفراغ. ( انجمن آرا ) ( آنندراج ). قی و آنکه قی میکند. ( ناظم الاطباء ) : دارم ز تبینه شبینه درد کمر و خراش سینه. ( م

لغت نامه دهخدا

<div class="boxBd">عنکبوت یا قی و استفراغ . قی و آنکه قی میکند .</div>

عنکبوت یا قی و استفراغ . قی و آنکه قی میکند .

تبینه

فرهنگ فارسی

لغت نامه دهخدا