کلمه جو
صفحه اصلی

بازیلیدس

لغت نامه دهخدا

بازیلیدس. [ دِ ] ( اِ ) عنوان اشراف شهر اریتره یکی از شهرهای یونان قدیم. ( تمدن قدیم ص 459 ).

دانشنامه عمومی

بازیلیدس یا بازیلید، عارفِ سدهٔ دوم میلادی (۱۱۷–۱۶۱ م) در اسکندریه می زیست. او از اسکندریه برخاست که ملتقای فرهنگیِ شرق و غرب بود.
اسماعیل پور، ابوالقاسم. اسطورهٔ آفرینش در آیین مانی. تهران: انتشارات کاروان ۱۳۸۵. شابک ‎۹۶۴-۷۰۳۳-۳۲-X
بازیلیدس نیز مانند مرقیون، به خدای ناشناخته اعتقاد داشت، اما او را خداوندگاری شخصی می پنداشت. او تحت تأثیر انجیلِ یوحنا بود و می گفت که خدای ناشناخته نطفهٔ همگانی یا اشفتگیِ نخستین را از هیچ آفرید. عناصر آسمانی به بالا گریختند، اما تنها روحِ انسان بر جای ماند.
بازیلیدس معتقد بود که عیسی در هنگام تعمید در رود اردن به گنوس (=معرفت) دست یافت و نخستین نمونهٔ منوییِ گنوسیان (=عارفان) شد. انسان ها به واسطهٔ او از گوهر درونیِ خود، روحِ دربند، آگاه می شوند و با کسب معرفت به بهشت ره سپار خواهند شد.
بازیلیدس به شاگردانِ خود می آموخت که باید خود را وقف دست یابی به معرفت کنند و آنان را به پنج سال سکوت وامی داشت و معتقد بود که از هر هزار نفر، فقط یک تن می تواند سفرِ عرفانی را تکمیل کند و به گنوس برسد.


کلمات دیگر: