چابک و بازیگر
بازی سکال
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
بازی سکال. [ س َ ] ( ص مرکب ) چابوک. ( آنندراج ). || مشعبد. بازیگر :
چه چابوک دست است بازی سکال
که در پرده داند نمودن خیال.
چه چابوک دست است بازی سکال
که در پرده داند نمودن خیال.
اسدی ( گرشاسب نامه ).
رجوع به چابوک شود.کلمات دیگر: