کلمه جو
صفحه اصلی

پروهان

فرهنگ فارسی

آشکارا ظاهرا

لغت نامه دهخدا

پروهان. [ پ َرْ وَ ] ( ص ، ق ) آشکارا. ظاهر :
زو پشت روزگار قوی گشت و این سخن
در روی روزگار بگوئیم پروهان .
اثیرالدین اخسیکتی.

پیشنهاد کاربران

برهان، آنچه که روشنگر است. آمده از زبان پهلوی

فامیلی نیز هست که ب معنی سوارکاران پیروز میشود اگر تلفظ ان به صورت پوروهان باشد

پَروَهان: آشکارا ، به روشنی ، بی پروا ، بی رودربایستی


کلمات دیگر: