چشمه قاضی
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
چشمه قاضی. [ چ َم َ ] ( اِخ ) مؤلف مرآت البلدان نویسد: «از مزارع قریه مرق کاشان است ». ( از مرآت البلدان ج 4 ص 243 ).
چشمه قاضی. [ چ َ م َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان حومه شهرستان ملایرکه در 14 هزارگزی جنوب خاوری شهر ملایر و 14 هزارگزی شمال راه شوسه ملایر به اراک واقع است. جلگه و معتدل است و 95 تن سکنه دارد. آبش از چشمه ، محصولش غلات وصیفی ، شغل اهالی زراعت ، صنایع دستی زنان قالیبافی وراهش مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5 ).
چشمه قاضی . [ چ َ م َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔ شهرستان ملایرکه در 14 هزارگزی جنوب خاوری شهر ملایر و 14 هزارگزی شمال راه شوسه ٔ ملایر به اراک واقع است . جلگه و معتدل است و 95 تن سکنه دارد. آبش از چشمه ، محصولش غلات وصیفی ، شغل اهالی زراعت ، صنایع دستی زنان قالیبافی وراهش مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
چشمه قاضی . [ چ َ م َ ] (اِخ ) مؤلف مرآت البلدان نویسد: «در سمت شمال جوزان در دو فرسنگی دولت آباد مزرعه ای است بنام جوزان ملایر که در دامنه ٔ کوه واقع شده و پانزده خانوار رعیت از الوار دارد. دارای مرتع خوب و چشمه ٔ آبی است و زراعتش دیم است و در بهار ایلات جهت تعلیف احشام بدانجا می آیند». (از مرآت البلدان ج 4 ص 243).
چشمه قاضی . [ چ َم َ ] (اِخ ) مؤلف مرآت البلدان نویسد: «از مزارع قریه ٔ مرق کاشان است ». (از مرآت البلدان ج 4 ص 243).