کلمه جو
صفحه اصلی

ابواز

فرهنگ فارسی

نام کوهی از ابی بکر بن کلاب در اطراف نملی

لغت نامه دهخدا

ابواز. [ اَب ْ ] ( ع اِ ) ج ِ باز و بازی ، معرب باز ( پرنده شکاری ). بازها.

ابواز. [ اَب ْ ] ( اِخ ) نام کوهی از ابی بکربن کلاب در اطراف نملی. ( مراصد ).

ابواز. [ اَب ْ ] (اِخ ) نام کوهی از ابی بکربن کلاب در اطراف نملی . (مراصد).


ابواز. [ اَب ْ ] (ع اِ) ج ِ باز و بازی ، معرب باز (پرنده ٔ شکاری ). بازها.



کلمات دیگر: