کلمه جو
صفحه اصلی

پری پوی

فرهنگ فارسی

( پری پو ی ) ( صفت ) که پویه ای چون پری دارد .

لغت نامه دهخدا

پری پوی. [پ َ ] ( ص مرکب ) که پویه ای چون پری دارد :
سیه چشم و گیسوفش و مشک دم
پری پوی و آهوتک و گورسم.
اسدی ( گرشاسب نامه )


کلمات دیگر: