کلمه جو
صفحه اصلی

جراع

لغت نامه دهخدا

جراع . [ ج ِ ] (ع اِ) ج ِ جَرعَة، به معنی زمینی که ستبری هایی همانند ریگزار دارد. (از ذیل اقرب الموارد).


جراع. [ ج ِ ] ( ع اِ ) ج ِ جَرعَة، به معنی زمینی که ستبری هایی همانند ریگزار دارد. ( از ذیل اقرب الموارد ).

جراع. [ ] ( اِخ ) نام جایی به نابلس. رجوع به جراعی شود.

جراع . [ ] (اِخ ) نام جایی به نابلس . رجوع به جراعی شود.



کلمات دیگر: