کلمه جو
صفحه اصلی

روزبینی

فرهنگ فارسی

فعل و کردار روز بین

رؤیت در نور درخشان که احساس آن با یاخته‌های مخروطی شبکیه صورت می‌گیرد


لغت نامه دهخدا

روزبینی. ( حامص مرکب ) فعل و کردار روزبین. ( یادداشت مؤلف ). رجوع به روزبین شود.

فرهنگستان زبان و ادب

{photopia} [پزشکی] رؤیت در نور درخشان که احساس آن با یاخته های مخروطی شبکیه صورت می گیرد


کلمات دیگر: