کلمه جو
صفحه اصلی

کوتاه سازی

فارسی به انگلیسی

abbreviation, truncation

مترادف و متضاد

abbreviation (اسم)
مخفف، اختصار، کوتاه سازی، تلخیص

curtailment (اسم)
انقطاع، کوتاه سازی

truncation (اسم)
برش، کوتاه سازی، ناقص سازی، قطع سر، بی سر سازی، ابتر سازی، تسطیح زوایا

formularization (اسم)
کوتاه سازی، فرمول سازی، ضابطه سازی

فرهنگستان زبان و ادب

{cutting back} [مهندسی منابع طبیعی- محیط زیست و جنگل] کوتاه کردن ساقه یا جَست یا ریشۀ زندۀ گیاهان به صورت دستی یا ماشینی


کلمات دیگر: