کوتاه سازی
فارسی به انگلیسی
مترادف و متضاد
مخفف، اختصار، کوتاه سازی، تلخیص
انقطاع، کوتاه سازی
برش، کوتاه سازی، ناقص سازی، قطع سر، بی سر سازی، ابتر سازی، تسطیح زوایا
کوتاه سازی، فرمول سازی، ضابطه سازی
فرهنگستان زبان و ادب
{cutting back} [مهندسی منابع طبیعی- محیط زیست و جنگل] کوتاه کردن ساقه یا جَست یا ریشۀ زندۀ گیاهان به صورت دستی یا ماشینی
کلمات دیگر: