کلمه جو
صفحه اصلی

دهانی

فارسی به انگلیسی

oral


buccal, oral

فارسی به عربی

شفهی

مترادف و متضاد

oral (صفت)
زبانی، شفاهی، دهانی، از راه دهان

palatal (صفت)
دهانی، کامی، وابسته به کام، وابسته سق

فرهنگستان زبان و ادب

{oral} [زبان شناسی] ویژگی آنچه مربوط به حفرۀ دهان است
{mouth-hole/ mouth hole, blow hole} [موسیقی] سوراخی در سازهای بادی که نوازنده برای تولید صدا در آن می دمد


کلمات دیگر: