کلمه جو
صفحه اصلی

دوپوستگی

فرهنگ فارسی

درز قابل‌ِرؤیتی در محل اتصال دو سطح افقی قطعۀ ریختگی که ممکن است کامل یا در قسمتی به هم جوش خورده باشد


فرهنگستان زبان و ادب

{interrupted pour} [مهندسی مواد و متالورژی] درز قابل ِرؤیتی در محل اتصال دو سطح افقی قطعۀ ریختگی که ممکن است کامل یا در قسمتی به هم جوش خورده باشد


کلمات دیگر: