کلمه جو
صفحه اصلی

جزء جزء

مترادف و متضاد

fragmentary (صفت)
شکسته، ناقص، بی ربط، پاره پاره، جزء جزء، ریز شده

fragmental (صفت)
شکسته، پاره پاره، جزء جزء، ریز شده

seriatim (قید)
جزء جزء، بطور مسلسل، بطور ردیف، به دفعات

پیشنهاد کاربران

تک تک
تک به تک
فرد فرد
فرد به فرد


کلمات دیگر: