کلمه جو
صفحه اصلی

تپنده

فارسی به انگلیسی

thumping

مترادف و متضاد

palpitating (صفت)
تپنده

فرهنگ فارسی

از تپیدن

لغت نامه دهخدا

تپنده. [ ت َ پ َ دَ / دِ ] ( نف ) از تپیدن. رجوع به طپنده و تپیدن شود.

پیشنهاد کاربران

بی قرار

بی قرار ، لرزان ، جنبان

لرزان ، بیقرار ، جنبان

دل آشوب ، بی قرار


کلمات دیگر: