کلمه جو
صفحه اصلی

خسیسی

مترادف و متضاد

meanness (اسم)
پستی، خاتوله، خست، خشک دستی، خبی، سفلگی، خسیسی

parsimony (اسم)
خست، صرفه جویی، امساک، کم خرجی، خسیسی

miserliness (اسم)
خست، خسیسی

vileness (اسم)
خست، خسیسی

sordidness (اسم)
خست، خسیسی

فرهنگ فارسی

۱ - دون همتی پستی فرومایگی . ۲ - ممسکی زفتی .

لغت نامه دهخدا

خسیسی. [ خ َ ] ( حامص ) فرومایگی. پستی. رذالت. حقارت. خست. ( یادداشت بخط مؤلف ).

جدول کلمات

خست

پیشنهاد کاربران

. پستی. رذالت. حقارت. خست.

نم پس ندادن


کلمات دیگر: