کلمه جو
صفحه اصلی

ردیابی کردن

فارسی به انگلیسی

trace, track, trail

مترادف و متضاد

trace (فعل)
ضبط کردن، کشیدن، دنبال کردن، رسم کردن، پی بردن به، ترسیم کردن، ردیابی کردن، اثر گذاشتن، پی کردن


کلمات دیگر: