صفحه اصلی
حساب کننده
بستن
مترادف و متضاد
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
مترادف و متضاد
calculator
(اسم)
محاسب، حسابگر، حساب کننده
فرهنگ فارسی
کسیکه حساب کند محاسب
لغت نامه دهخدا
حساب کننده. [ ح ِ ک ُ ن َن ْ دَ / دِ ] ( نف مرکب ) کسی که حساب کند. دیان. ( منتهی الارب ). محاسب.
کلمات دیگر: