توجیه
مسیرگزینی
فارسی به عربی
فرهنگستان زبان و ادب
{route selection, routing} [مهندسی مخابرات] تعیین مسیری که بستک داده از مبدأ تا مقصد انتقال طی می کند
{routing} [گردشگری و جهانگردی] تعیین معابر و مسیرهایی که در یک گشت باید طی شود
{routing} [گردشگری و جهانگردی] تعیین معابر و مسیرهایی که در یک گشت باید طی شود
کلمات دیگر: