کلمه جو
صفحه اصلی

مستدیر


مترادف مستدیر : حلقه، دایره، گرد، مدور

متضاد مستدیر : مسطح

فارسی به انگلیسی

circular, spherical, round

round


circle


circular


فارسی به عربی

تعمیم

مترادف و متضاد

rounded (صفت)
تمام، تمام شده، پر، مستدیر، گرد شده، بصورت عدد صحیح، شفاف شده

circular (صفت)
غیر مستقیم، چنبری، مدور، دایره ای، دایره وار، مستدیر، چرخی

spherical (صفت)
مدور، مستدیر، کروی، گوی مانند

orbicular (صفت)
کامل، مدور، مستدیر، چرخی، گرد، کروی

اسم حلقه، دایره، گرد، مدور ≠ مسطح


حلقه، دایره، گرد، مدور ≠ مسطح


فرهنگ فارسی

دورزننده، احاطه کننده ، هرچیزگردودائره مانند
۱ - (اسم ) دورزننده دورگرداننده . ۲ - ( صفت ) مدور دایره ای گرد: هرجسم حرکت کند حرکتی مستقیم یا حرکتی مستدیر...

فرهنگ معین

(مُ تَ ) [ ع . ] (اِفا. ) هرچیز گرد و دایره مانند.

لغت نامه دهخدا

مستدیر. [ م ُ ت َ ] ( ع ص ) نعت فاعلی از استدارة. گردنده. ( آنندراج ) ( اقرب الموارد ). دور زننده. || هر چه گرد باشد و مدور. ( غیاث ) ( آنندراج ) ( اقرب الموارد ). مدور. دایره ای. گرد :
گردنده و رونده به فرمان حکم اوست
گردون مستدیر و مه و مهر مستنیر.
سوزنی.
هر جسم حرکت کند حرکتی مستقیم یا حرکتی مستدیر... ( مصنفات بابا افضل ص 396 ج 2 ). و رجوع به استدارة شود.

فرهنگ عمید

گرد و دایره مانند، مدور.

دانشنامه عمومی

هر سی استوانه ای و گرد که از درخت سدر تهیه شود



کلمات دیگر: