کلمه جو
صفحه اصلی

بی تجربگی


مترادف بی تجربگی : خامی، ناآزمودگی، ناپختگی، ناشیگری

متضاد بی تجربگی : آزمودگی، خبرگی، کارکشتگی

فارسی به انگلیسی

inexperience, without, callowness, crudeness, crudity, rawness

inexperience


callowness, crudeness, crudity, inexperience, rawness


فارسی به عربی

انعدام الخبرة

مترادف و متضاد

inexperience (اسم)
خام دستی، خامی، بی تجربگی، نا ازمودگی

خامی، ناآزمودگی، ناپختگی، ناشیگری ≠ آزمودگی، خبرگی، کارکشتگی


پیشنهاد کاربران

توجه نکردن


خام کار


کلمات دیگر: