برابر پارسی : فراگردآمدن
مشتق شدن
برابر پارسی : فراگردآمدن
فارسی به انگلیسی
فارسی به عربی
اشتق , فرع
مترادف و متضاد
منشعب شدن، شاخه دراوردن، شاخه شاخه شدن، گل و بوته انداختن، مشتق شدن، جوانه زدن، براهجدیدی رفتن
مشتق شدن، نتیجه گرفتن، استنتاج کردن، مشتق کردن، منتج کردن، ناشی شدن از
فرهنگ فارسی ساره
فراگردآمدن
کلمات دیگر: