کلمه جو
صفحه اصلی

تولید مثل کردن

فارسی به انگلیسی

breed, multiply, procreate, reproduce

فارسی به عربی

بیضة

مترادف و متضاد

spawn (فعل)
تخم ریزی کردن، تولید مثل کردن

فرهنگستان زبان و ادب

{reproduce} [زیست شناسی] به وجود آمدن جاندار فرزند از جاندار والد به طریقۀ جنسی یا غیرجنسی متـ . زادآوری کردن، زاد آوردن

پیشنهاد کاربران

Clone


کلمات دیگر: