برابر پارسی : رونوشت
المثنی
برابر پارسی : رونوشت
فارسی به انگلیسی
replica, copy, duplicate
فارسی به عربی
ضعف , نسخة مطابقة
مترادف و متضاد
جفت، دوسر، المثنی
المثنی، نسخهعین
فرهنگ فارسی
نسخه دوم ازهرنوشتهای
( اسم ) نسخه دوم : المثنی ( المثنای ) شناسنامه .
دوباره صادر شده و نسخه دوم از هر مکتوبی و سواد و مسوده آن .
( اسم ) نسخه دوم : المثنی ( المثنای ) شناسنامه .
دوباره صادر شده و نسخه دوم از هر مکتوبی و سواد و مسوده آن .
فرهنگ معین
(اَ لْ مُ ثَ نْ نا ) [ ع . ] (اِ. ) نسخة دوم ، رونوشت .
لغت نامه دهخدا
المثنی. [ اَ م ُث َن ْ نا ] ( ع اِ ) دوباره صادر شده و نسخه دوم از هر مکتوبی و سواد و مسوده ٔآن. ( فرهنگ ناظم الاطباء ). نسخه دوم از سند و تمسک و قبض و قباله و چک و هرچه بدان ماند. نسخه مکرر.
فرهنگ عمید
نسخۀ دوم از هر نوشته ای، رونوشت.
جدول کلمات
رونوشت
پیشنهاد کاربران
بازنوشت
سلام ی کارت سوخت موتور دارم ک گمش کردم خاستم بسوزنمش
المثنی: [اصطلاح کتابداری] کپی یا باز تکثیر یک اثر هنری به خصوص نسخه ای که خود هنرمند درست کرده باشد و تقریبا" از نظر کیفیت با اصل تفاوتی نداشته باشد.
توو زبون پهلوی واسه المثنی . . . دوتیکر. . . اومده که امروزه میشه اونو به ریخت . . . دودیگر. . . . آورد.
اکنون اگه میخواید بگید : رفتم کارت ملی المثنی گرفتم.
میشه گفت : رفتم کارت میهنی دودیگر گرفتم.
درست یا نادرستشو دیگه خودتون ببخشید.
اکنون اگه میخواید بگید : رفتم کارت ملی المثنی گرفتم.
میشه گفت : رفتم کارت میهنی دودیگر گرفتم.
درست یا نادرستشو دیگه خودتون ببخشید.
● اَلمُثَنَّی: نسخه ی دوّم از یک سندِ رسمی که در صورت مفقود یا نابود شدنِ نسخه ی اصلی، از مراجع ذیصلاح اخذ می شود.
مثال: المثنای کارت ملّی؛ المثنّای شناسنامه، المثنّای سندِ ازدواج.
مثال: المثنای کارت ملّی؛ المثنّای شناسنامه، المثنّای سندِ ازدواج.
ریشه کلمه را میخواستم ولی معنی آن تکرار میشه
خودِ واژه ی اَلمُثَنَّی مرکّب است از اَل ( در عربی برای ساختن اسم خاص و اسم معرفه به کار می رود و کاربرد دیگری نیز دارد مثلِ اَلحَق، الوداع و . . . . . ) و مُثَنَّی به معنای ( دو تا دو تا یا دو دو یا دوتایی شده و جفت شده ) و خودِ لفظِ مُثَنّی از واژه ی اِثنَینِ عربی است به معنای دو یا عدد دو و با واژه های ثانی و ثانیاً و ثانیه و تثنیه و ثُنایی و اِثنا عشری همگی از یک خانواده اند.
کلمات دیگر: