برابر پارسی : ( آلیاژ ) هم بستک، هم جوش
الیاژ
برابر پارسی : ( آلیاژ ) هم بستک، هم جوش
فارسی به انگلیسی
فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
( آلیاژ ) [ فر. ] ( اِ. ) جسمی که از ترکیب دو یا چند فلز به وسیلة ذوب کردن ، به دست می آید تا مقاومت آن ها بیشتر گردد.
فرهنگ عمید
( آلیاژ ) مخلوط دو یا چند فلز از طریق ذوب کردن که خود خاصیت فلزی دارد.
دانشنامه عمومی
آلیاژ. آلیاژ (فرانسوی: Alliage) یا هم جوشه، مخلوط یا محلول جامد فلزی متشکل از یک فلز اصلی که آن را فلز پایه می گویند با یک یا چند عنصر فلزی یا غیرفلزی است. آلیاژ معمولاً خواصی متفاوت از عناصر تشکیل دهنده خود دارد. بسته به میزان همگنی در اختلاط عناصر، هم جوشه می تواند تک فاز یا چند فازی باشد. هدف از هم جوشه سازی، تغییر و بهبود خواص ماده مانند چقرمگی، استحکام، سختی و غیره ست. ویژگی های فیزیکی هم جوشه با نمودار فازی توصیف می شود.
نمودار فازی
آلیاژ حافظه دار
آلیاژسازی مکانیکی
آلوتروپی
معمولاً هم جوشه ها بر اساس درصد وزنی عناصر موجودشان گزارش می شوند. بر اساس تعداد عناصر، هم جوشه را دوتایی، سه تایی و غیره می نامند. برای بیان یک هم جوشه مشخص با دامنه متغیر از درصد عناصر، اصطلاح سیستم بکار می رود. مثلاً، فولاد سیستم آلیاژی دوتایی از آهن و کربن است که در این سیستم آلیاژی دامنه کربن بین ۰٫۰۲ تا ۲٫۱۴ درصد قابل تغییر است.
به محلول جامدی که حداقل یکی از اجزای آن ها فلز بوده و خواص فیزیکی و شیمیایی فلزی داشته باشند، آلیاژ فلزی و به محلول های جامدی که حداقل یکی از اجزای آن ها سرامیکی بوده و خواص سرامیکی داشته باشند، آلیاژ سرامیکی گفته می شود.
تولید آلیاژها سابقه ای طولانی دارد و شاید به زمانی برسد که انسان فلز را شناخت. اولین آلیاژها از فلزاتی ساخته شدند که در دسترس انسان و فراوان بودند. مس، قلع، سرب و روی از اولین فلزاتی بودند که انسان از آن ها آلیاژ ساخت.
نمودار فازی
آلیاژ حافظه دار
آلیاژسازی مکانیکی
آلوتروپی
معمولاً هم جوشه ها بر اساس درصد وزنی عناصر موجودشان گزارش می شوند. بر اساس تعداد عناصر، هم جوشه را دوتایی، سه تایی و غیره می نامند. برای بیان یک هم جوشه مشخص با دامنه متغیر از درصد عناصر، اصطلاح سیستم بکار می رود. مثلاً، فولاد سیستم آلیاژی دوتایی از آهن و کربن است که در این سیستم آلیاژی دامنه کربن بین ۰٫۰۲ تا ۲٫۱۴ درصد قابل تغییر است.
به محلول جامدی که حداقل یکی از اجزای آن ها فلز بوده و خواص فیزیکی و شیمیایی فلزی داشته باشند، آلیاژ فلزی و به محلول های جامدی که حداقل یکی از اجزای آن ها سرامیکی بوده و خواص سرامیکی داشته باشند، آلیاژ سرامیکی گفته می شود.
تولید آلیاژها سابقه ای طولانی دارد و شاید به زمانی برسد که انسان فلز را شناخت. اولین آلیاژها از فلزاتی ساخته شدند که در دسترس انسان و فراوان بودند. مس، قلع، سرب و روی از اولین فلزاتی بودند که انسان از آن ها آلیاژ ساخت.
wiki: آلیاژ
دانشنامه آزاد فارسی
آلیاژ. آلیاژ (alloy)
فلزی آمیخته با عناصر فلزی یا غیرفلزی دیگر، برای کسب کیفیت های ویژه ، ازجمله مقاومت در برابر خوردگی۱ ، سختی بیشتر یا مقاومت کششی۲ بالاتر. آلیاژهای مفید عبارت اند از مفرغ (برنز)۳، برنج۴، مس نیکل۵، دورالومن۶، ورشو۷، مفرغ توپ۸، مسوار (مس بار)۹، لحیم۱۰ ، فولاد۱۱، و فولاد زنگ نزن۱۲. مفرغ، آلیاژ مس و قلع، از قدیم ترین آلیاژهاست و کاربرد گستردۀ آن از عصر مفرغ۱۳ آغاز شده است. امروز کاربرد آلیاژهای پیچیده متداول است ، مثلاً در دندان پزشکی ، به جای طلا۱۴، آلیاژ ارزان تری از کروم۱۵ ، کبالت۱۶ ، مولیبدن۱۷ ، و تیتانیوم۱۸ به کار می رود. آلیاژهای اَبَرموم سان۱۹ ازجمله آلیاژهای جدیدند و در دماهایی خاص می شود آن ها را چنان کشید که طولشان دو برابر شود یا آن ها را مانند خمیر به قالب تزریق کرد. آلیاژها را معمولاً با ذوب کردن هم زمان فلزات موردنظر می سازند. برای ساختن آلیاژ عناصری مثل مس۲۰ و گرافیت۲۱ که با هم ذوب نمی شوند، از روش های متالورژی پودر۲۲ استفاده می کنند. پیش از افزودن عنصر آلیاژی به فلز مذاب اصلی ، باید مطمئن شد اکسیژن به فلز مذاب وارد نمی شود، زیرا اکسیژن با عنصر آلیاژی ترکیب، و مقدار کمتری از عنصر در فلز اصلی حل می شود، درنتیجه ترکیب نادرستی به دست می آید . برای حذف اکسیژن از فلز مذاب، غالباً به آن مواد اکسیدزدایی۲۳ می افزایند که معمولاً فلز دیگری است. آلیاژهای مادر۲۴ یا آلیاژهای ریخته گری۲۵ ترکیباتی هستند که فقط به منظور ذوب شدن با فلزات دیگر و تشکیل آلیاژ تولید می شوند. از این آلیاژها برای رفع مشکل آلیاژسازی فلزاتی استفاده می کنند که نقطۀ ذوب۲۶ آن ها با هم اختلاف فاحش دارد. همچنین این آلیاژها برای کنترل دقیق تر ترکیب شیمیایی در آلیاژ نهایی و اکسیدزدایی۲۷ نیز کاربرد دارند. آلیاژهای حافظه دار۲۸ به شکلی تثبیت می شوند که پس از تغییر شکل۲۹ ، با رسیدن به دمای آستانه۳۰، شکل اولیۀ خود را بازیابند. نیتینول۳۱، آلیاژ تیتانیوم و نیکل، از این جمله است.
فلزی آمیخته با عناصر فلزی یا غیرفلزی دیگر، برای کسب کیفیت های ویژه ، ازجمله مقاومت در برابر خوردگی۱ ، سختی بیشتر یا مقاومت کششی۲ بالاتر. آلیاژهای مفید عبارت اند از مفرغ (برنز)۳، برنج۴، مس نیکل۵، دورالومن۶، ورشو۷، مفرغ توپ۸، مسوار (مس بار)۹، لحیم۱۰ ، فولاد۱۱، و فولاد زنگ نزن۱۲. مفرغ، آلیاژ مس و قلع، از قدیم ترین آلیاژهاست و کاربرد گستردۀ آن از عصر مفرغ۱۳ آغاز شده است. امروز کاربرد آلیاژهای پیچیده متداول است ، مثلاً در دندان پزشکی ، به جای طلا۱۴، آلیاژ ارزان تری از کروم۱۵ ، کبالت۱۶ ، مولیبدن۱۷ ، و تیتانیوم۱۸ به کار می رود. آلیاژهای اَبَرموم سان۱۹ ازجمله آلیاژهای جدیدند و در دماهایی خاص می شود آن ها را چنان کشید که طولشان دو برابر شود یا آن ها را مانند خمیر به قالب تزریق کرد. آلیاژها را معمولاً با ذوب کردن هم زمان فلزات موردنظر می سازند. برای ساختن آلیاژ عناصری مثل مس۲۰ و گرافیت۲۱ که با هم ذوب نمی شوند، از روش های متالورژی پودر۲۲ استفاده می کنند. پیش از افزودن عنصر آلیاژی به فلز مذاب اصلی ، باید مطمئن شد اکسیژن به فلز مذاب وارد نمی شود، زیرا اکسیژن با عنصر آلیاژی ترکیب، و مقدار کمتری از عنصر در فلز اصلی حل می شود، درنتیجه ترکیب نادرستی به دست می آید . برای حذف اکسیژن از فلز مذاب، غالباً به آن مواد اکسیدزدایی۲۳ می افزایند که معمولاً فلز دیگری است. آلیاژهای مادر۲۴ یا آلیاژهای ریخته گری۲۵ ترکیباتی هستند که فقط به منظور ذوب شدن با فلزات دیگر و تشکیل آلیاژ تولید می شوند. از این آلیاژها برای رفع مشکل آلیاژسازی فلزاتی استفاده می کنند که نقطۀ ذوب۲۶ آن ها با هم اختلاف فاحش دارد. همچنین این آلیاژها برای کنترل دقیق تر ترکیب شیمیایی در آلیاژ نهایی و اکسیدزدایی۲۷ نیز کاربرد دارند. آلیاژهای حافظه دار۲۸ به شکلی تثبیت می شوند که پس از تغییر شکل۲۹ ، با رسیدن به دمای آستانه۳۰، شکل اولیۀ خود را بازیابند. نیتینول۳۱، آلیاژ تیتانیوم و نیکل، از این جمله است.
wikijoo: آلیاژ
فرهنگستان زبان و ادب
آلیاژ
{alloy} [شیمی، مهندسی بسپار] [شیمی] فراورده ای فلزی که دارای دو یا چند عنصر به صورت محلول جامد یا به صورت مخلوطی از فازهای فلزی باشد [مهندسی بسپار] نوعی آمیختۀ (blend ) بسپاری که معمولاً متشکل از دو بسپار متفاوت است که با هم هم بلور شده یا به نحوی سازگار هست...
{alloy} [شیمی، مهندسی بسپار] [شیمی] فراورده ای فلزی که دارای دو یا چند عنصر به صورت محلول جامد یا به صورت مخلوطی از فازهای فلزی باشد [مهندسی بسپار] نوعی آمیختۀ (blend ) بسپاری که معمولاً متشکل از دو بسپار متفاوت است که با هم هم بلور شده یا به نحوی سازگار هست...
جدول کلمات
آلیاژ
همجوش
همجوش
همجوش
همجوش
پیشنهاد کاربران
همجوش، همبستک. فرهنگ واژه یاب. همیشه نمی توان اشیا را در حالت طبیعی خود کار گرفت بلکه گاه بهتر است آن ها را به گونه ای تغییر دهیم تا قابل استفاده گردیده، یا بهتر و بیشتر به کارمان آیند. این نکته بویژه در مورد فلزات صادق است. بسا اوقات که ناچار میشویم دو یا چند فلز یا ماده را با هم ترکیب کنیم تا فلز یا ماده دیگری که بیشتر به کارمان می آید شکل گیرد. آلیاژ فرانسه یا همجوش و همبستک فارسی یعنی فلز یا ماده ای که از ترکیب دو یا چند فلز یا ماده پدید آمده است. برای مثال، برنج، آلیاژ و فلزی است که از ترکیب « مس » و « روی » به دست آمده است. این دو فلز را گداختـه و چنان به هم آمیخته اند که فلز دیگری به نام برنج به دست آمده است. م. و. د
فلزی آمیخته با فلز یا ماده ای دیگر.
فولاد آلیاژی محکم حاصل آهن، کربن و اندکی موارد دیگر
امید است که رضایت شما جلب شود. . . . . . . .
😊
فولاد آلیاژی محکم حاصل آهن، کربن و اندکی موارد دیگر
امید است که رضایت شما جلب شود. . . . . . . .
😊
هم بسته
هم بستک، هم جوش
کلمات دیگر: