برابر پارسی : بدپسندی، کژپسندی
بی سلیقگی
برابر پارسی : بدپسندی، کژپسندی
فرهنگ فارسی
بی سلیقه بودن .
لغت نامه دهخدا
بی سلیقگی. [ س َ ق َ / ق ِ ] ( حامص مرکب ) حالت و چگونگی بی سلیقه. بی ذوقی. بی مهارتی. عدم مهارت. ( ناظم الاطباء ).
فرهنگ فارسی ساره
بدپسندی، کژپسند
کلمات دیگر: