کلمه جو
صفحه اصلی

توقفگاه نظامیان و امثال ان

فارسی به عربی

محطة

مترادف و متضاد

station (اسم)
وقفه، جا، وضع، موقعیت، مرکز، مقام، رتبه، مرحله، پاتوغ، جایگاه، ایستگاه، موقعیت اجتماعی، در حال سکون، ایستگاه اتوبوس و غیره، توقفگاه نظامیان و امثال ان


کلمات دیگر: