کلمه جو
صفحه اصلی

بزمین نشستن

فارسی به عربی

ارض

مترادف و متضاد

ground (فعل)
فرود امدن، بناء کردن، بگل نشاندن، بزمین نشستن، اصول نخستین را یاد دادن

land (فعل)
رسیدن، فرود امدن، پیاده شدن، بزمین نشستن، به خشکی امدن


کلمات دیگر: