کلمه جو
صفحه اصلی

توده انبوه

فارسی به عربی

غیمة , قطعة

مترادف و متضاد

lot (اسم)
سهم، محوطه، قسمت، کالا، تکه، قطعه، بخش، پارچه، توده انبوه، قواره، سرنوشت، قرعه، بهره، قطعه زمین، چندین، جنس عرضه شده برای فروش

cloud (اسم)
ابر، توده انبوه، سحاب، توده ابرومه


کلمات دیگر: