کلمه جو
صفحه اصلی

بزور باز کردن

فارسی به عربی

دفع

مترادف و متضاد

force (فعل)
مجبور کردن، درهم شکستن، بیرون کردن، راندن، قفل را شکستن، بزور باز کردن، بی عصمت کردن، به زور جلو رفتن

thrust (فعل)
سوراخ کردن، رخنه کردن در، انداختن، چپاندن، فرو کردن، بزور باز کردن، پرتاب کردن


کلمات دیگر: