توسعه دادن
فارسی به انگلیسی
فارسی به عربی
تضخم , زیادة , طور , مدد
مترادف و متضاد
افزودن، زیاد کردن، زیاد شدن، توسعه دادن، تکثیر کردن، ترفیع دادن، توانگر کردن
بزرگ کردن، وسیع کردن، توسعه دادن، بسط دادن، با تفصیل شرح دادن
منبسط کردن، پهن کردن، توسعه دادن، بسط دادن، منبسط شدن، بسط یافتن، به تفصیل شرح دادن
ایجاد کردن، پرورش دادن، توسعه دادن، بسط دادن
بزرگ کردن، منبسط کردن، ادامه دادن، رساندن، دراز کردن، توسعه دادن، طولانی کردن، طول دادن، تمدید کردن
توسعه دادن، استراحت کردن
فرهنگ فارسی
( مصدر ) وسعت دادن گشاد کردن فراخ کردن .
پیشنهاد کاربران
توسعه دادن علم نانو زندگی را برای انسان اسان میکند
کلمات دیگر: