۱ - بی مانندی بی مثلی .۲ - مخالف بودن ناجوری مقابل همتیی
ناهمتایی
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
ناهمتائی. [ هََ ] ( حامص مرکب ) همتا نبودن. ناهمتا بودن. رجوع به ناهمتا شود.
- ناهمتائی کردن ؛ مخالفت.
- ناهمتائی کردن ؛ مخالفت.
پیشنهاد کاربران
واژه ی ناهمتایی به آرش �بیمانندی� که در بالا آورده شده، نیست. برای آن می توان واژه ی� بی همتا� را بکار برد. �ناهمتایی� همتراز واژه های از ریشه عربی �تضاد� و با اندک چشم پوشی �تناقض� است.
کلمات دیگر: