کلمه جو
صفحه اصلی

کاهل وار

فرهنگ فارسی

کاهلانه

لغت نامه دهخدا

کاهل وار. [ هَِ ]( ص مرکب ، ق مرکب ) کاهلانه. چون کاهلان : تا باران قوی تر شده کاهل وار برخاستند. ( تاریخ بیهقی ).

پیشنهاد کاربران

سلانه سلانه ، سست گونه ، با کم میلی

سستی - تنبلی


کلمات دیگر: