کلمه جو
صفحه اصلی

گزبلند

لغت نامه دهخدا

گزبلند. [ گ ِ ب ُ ل َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان عیسوند بخش برازجان شهرستان بوشهر،واقع در 12000گزی جنوب برازجان و کنار شوسه شیراز به بوشهر. هوای آن گرم و دارای 301 تن سکنه است. آب آنجا از چاه تأمین میشود. محصول آن غلات ، خرما، تنباکو و هندوانه و شغل اهالی زراعت است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 7 ). سه فرسخ و نیم میانه شمال و مغرب فراشبند است. ( فارسنامه ناصری گفتار دوم ص 228 ).

دانشنامه عمومی

گزبلند ممکن است به یکی از موارد زیر اشاره داشته باشد:
گزبلند (دشتستان)
گزبلند (فراشبند)

پیشنهاد کاربران

گزبلند با فتحه حرف "گ" میباشد و وجه تسمیه آن گز به معنای واحد اندازگیری طول در قدیم میباشد که یک گز به اندازه یک دست از شانه تا نوک انکشت بزرگ میباشد و کلنه صحیح لاتین آن Gazboland میباشد و تلفظ آن با کسره حرف "ک"صحیح نمیباشد.


کلمات دیگر: