کلمه جو
صفحه اصلی

سرخو

فرهنگ فارسی

سرخجه و آن جوششی است که بیشتر اطفال را در بدن بهم میرسد .

لغت نامه دهخدا

سرخو. [ س ُ ] ( اِ مرکب ) سرخجه و آن جوششی است که بیشتر اطفال را در بدن بهم میرسد. ( برهان ) ( آنندراج ). رجوع به سرخجه ، سرخزه ، سرخژه شود.

دانشنامه عمومی

سرخو (مینودشت). مختصات: ۳۷°۰۹′۰۵″ شمالی ۵۵°۲۴′۴۲″ شرقی / ۳۷٫۱۵۱۳۹°شمالی ۵۵٫۴۱۱۶۷°شرقی / 37.15139; 55.41167
سرخو، روستایی است از توابع بخش مرکزی شهرستان مینودشت در استان گلستان ایران.
این روستا در دهستان چهل چای قرار داشته و بر اساس سرشماری سال ۱۳۸۵ جمعیت آن ۶۲ نفر (۲۱ خانوار)بوده است.

گویش مازنی

/sarKhoo/ از روستاهای کوهسار فندرسک استارآباد & چشمه ای در کوه های جنوبی روستای خلیل محله بهشهر & خواب کوتاه – قیلوله

از روستاهای کوهسار فندرسک استارآباد


چشمه ای در کوه های جنوبی روستای خلیل محله بهشهر


خواب کوتاه – قیلوله


واژه نامه بختیاریکا

( سَر خَو ) سر خواب؛ چُرت
گنجشک؛ چُسِنَک


کلمات دیگر: