زمین خوردن
فارسی به انگلیسی
فرهنگ فارسی
بزمین افتادن سقوط
لغت نامه دهخدا
زمین خوردن. [ زَ خوَرْ / خُرْ دَ ] ( مص مرکب ) به زمین افتادن. سقوط. بر زمین افتادن نه به اراده. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ). || تنزل فاحش کردن بها و قیمت چیزی ناگهان. سخت تنزل کردن بهای چیزی. سخت بی مشتری شدن چیزی که پیش پرمشتری بود. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ).
واژه نامه بختیاریکا
ور کُلُوهِستِن
کلمات دیگر: