کلمه جو
صفحه اصلی

روبا

فرهنگ فارسی

دهی است از دیه های دجیل بغداد

لغت نامه دهخدا

روبا. (اِ) بمعنی روباه تربک است که به عربی عنب الثعلب خوانند. (برهان قاطع) (آنندراج ). تاجریزی . عنب الثعلب . (ناظم الاطباء). حب الفنا. (از برهان قاطع ذیل روباه تربک ). رجوع به روباه تربک و عنب الثعلب وتاجریزی شود. || روباه . (ناظم الاطباء).


روبا. (اِخ ) دهی است از دیههای دجیل بغداد. (از معجم البلدان ).


روبا. ( اِ ) بمعنی روباه تربک است که به عربی عنب الثعلب خوانند. ( برهان قاطع ) ( آنندراج ). تاجریزی. عنب الثعلب. ( ناظم الاطباء ). حب الفنا. ( از برهان قاطع ذیل روباه تربک ). رجوع به روباه تربک و عنب الثعلب وتاجریزی شود. || روباه. ( ناظم الاطباء ).

روبا. ( اِخ ) دهی است از دیههای دجیل بغداد. ( از معجم البلدان ).

گویش مازنی

روباه


/roobaa/ روباه

واژه نامه بختیاریکا

( ● ) ؛ روبنده؛ رفتگر


کلمات دیگر: