سربه سر کسی گذاشتن
فارسی به انگلیسی
واژه نامه بختیاریکا
سر دین کردن؛ جِت به جت نُهادِن؛ زق به زق نُهادِن
پیشنهاد کاربران
Picking on
1 ) tease
2 ) mess with someone
2 ) mess with someone
چنگال شیرخاریدن ؛ کار هراسناک کردن. بعمل خطرناک دست یازیدن. مانند با دم شیر بازی کردن :
با من همی چخی تو و آگه نه ای که خیره
دنبال ببر خایی چنگال شیر خاری.
منوچهری.
با من همی چخی تو و آگه نه ای که خیره
دنبال ببر خایی چنگال شیر خاری.
منوچهری.
باکسی شوخی کردن.
کلمات دیگر: