الی وراء , خلفیا , ظهر , متاخر
به عقب
فارسی به عربی
مترادف و متضاد
به عقب، قهقرایی
دور از، به عقب، عقب، در عقب، پس، از عقب
به عقب، وارونه، به پشت، از پشت
فرهنگ فارسی
حرکتِ روبهعقب شناور در جهت پاشنۀ آن
فرهنگستان زبان و ادب
{astern} [حمل ونقل دریایی] حرکتِ روبه عقب شناور در جهت پاشنۀ آن
پیشنهاد کاربران
به عقب ( Astern ) :[اصطلاح دریانوردی]جهت حرکت به عقب یا حرکت در خلاف جهت حرکت اولیه
کلمات دیگر: