کلمه جو
صفحه اصلی

اقتصاد مارکسی

فرهنگ فارسی

مکتبی اقتصادی برپایۀ آثار کارل مارکس که در آن بر نقش نیروی کار در توسعۀ اقتصادی تکیه می‌شود و براساس آن توأم شدن افزایش جمعیت با تخصصی شدن نیروی کار عامل اُفت دستمزدها محسوب می‌شود و ارزش کالاها و خدمات به‌درستی هزینۀ نیروی کار را آشکار نمی‌کند؛ این مکتب به رویکرد کلاسیک مبتنی بر نظریۀ بهره‌وری و دستمزدهای آدام اسمیت نگاهی منتقدانه دارد


دانشنامه عمومی

اقتصاد مارکسی (انگلیسی: Marxian economics) مکتبی اقتصادی برپایهٔ آثار کارل مارکس است که در آن نیروی کار موجد و رشد دهنده سرمایه در فرآیند انباشت سرمایه می باشد . این نطریه بر آن است که ارزش کالاها و خدمات صرفا شامل هزینهٔ نیروی کار (دستمزد ) و هزینه سرمایه (ماشین آلات، ابزارو مواد ) نمی باشد بلکه در ارزش یک کالا، کار مازاد نیروی کار نیز وجود دارد و همین کار مازاد کارگر است که منبع سود سرمایه دار می شود . این مکتب به رویکرد کلاسیک مبتنی بر نظریهٔ بهره وری و دستمزدهای آدام اسمیت نگاهی منتقدانه دارد.
۶. کمونیسم: در این سیستم جامعه اقتصادی در حد نهایی خود صنعتی است و در آن فقط یک طبقه اجتماعی یعنی کارگر فعالیت می کند و از این رو امکان ایجاد تضاد طبقاتی از نظر مارکس وجود ندارد.
اقتصاد مارکسی یا مکتب اقتصادی مارکس بر مجموع عقایدی دلالت می کند که ترسیم کننده پایه و اساس انتقادی به اقتصاد سیاسی کلاسیک است و اولین بار توسط کارل مارکس و فردریش انگلس مطرح شد. اقتصاد مارکسی به چندین نظریه متفاوت نسبت داده می شود و شامل چندین مکتب فکری که گاهی باهم در تضادند می شود و در بسیاری از موارد آنالیز مارکسی به عنوان کامل کننده و متمم دیگر رهیافت های اقتصادی استفاده می شود. از آنجایی که لزوماً هرکس از لحاظ سیاسی مارکسیست است از لحاظ اقتصادی مارکسی نیست این دو صفت در کنار هم استفاده می شوند تا به جای هم و به عنوان مترادف.اقتصاد مارکسی خود را با آنالیز بحران در سرمایه داری، نقش و توزیع مازاد تولید و مازاد ارزش در انواع مختلف سیستم های اقتصادی، طبیعت و اصل ارزش اقتصادی، تأثیر طبقات اجتماعی و نزاع طبقات بر فرایند اقتصادی و سیاسی بشدت درگیر می کند.اقتصاد مارکسی، به خصوص در مجامع علمی، متمایز از مارکسیسم به عنوان یک ایدئولوژی سیاسی است همچنان که جنبه های دستوری تفکر مارکسیستی، با این ایده که «رویکرد اصلی مارکس برای فهمیدن اقتصاد و توسعه اقتصادی از لحاظ فکری از دفاع مارکس از سوسیالیسم انقلابی مستقل است» متمایز است. اقتصاددانان مارکسی به طور کامل متکی به دستاوردهای مارکس و دیگر مارکسیست های شناخته شده نشدند اما طیفی از منابع مارکسیستی و غیر مارکسیستی را استفاده کردند.اگرچه مکتب مارکسی به عنوان یک مکتب هتردکس در نظر گرفته می شود اما ایده های برآمده از اقتصاد مارکسی به اقتصاد رایج در زمینه فهم اقتصاد جهانی کمک کرده است؛ بعضی از مفاهیم اقتصاد مارکسی، به خصوص آن هایی که مربوط به انباشت سرمایه و چرخه ها تجاری، برای مثال تخریب خلاقانه، برای استفاده در نظام سرمایه داری قرار گرفته اند.شاهکار مارکس در اقتصاد سیاسی Das Kapital (سرمایه: نقدی بر اقتصاد سیاسی) بود. در سه مجلد که فقط جلد اول آن در زمان حیاتش به چاپ (۱۸۶۷) رسید و مابقی آن توسط فردریش انگلس از دست نوشته های مارکس انتشار یافت. یکی از کارهای اولیه مارکس، نقدی بر اقتصاد سیاسی، اکثراً در Das Kapital ثبت شده است، مخصوصاً در ابتدای جلد یک. دستنوشته های مارکس باعث آماده سازی برای نوشتن das capital شد که در سال ۱۹۳۹ تحت نام طرح اساسی چاپ شد. (ویکی لاتین)
در قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم نظام سرمایه داری علی رغم نظریه اسمیت به سوی سیستم انحصارات و رقابت انحصاری گرایش پیدا کرد. از سوی دیگر اجرای سیاست کلاسیک ها دربارهٔ آزادی کامل تجارت همراه با گرایش سرمایه داری انحصاری سبب شد که تمرکز سرمایه به وجود آید و کارفرمایان از آن برای بهره برداری از شیوه های فنی جدید استفاده نمایند و مقدار تولید را افزایش دهند ولی در عین حال باعث گردید که اقتصاد با نتایج نامطلوبی که از نظر اسمیت ممکن نیست رو به رو گردد.افزایش ساعات کار کارگران و به کار گماردن خردسالان شرایط نامناسبی در انگلستان به وجود آورده بود. گرچه سطح زندگی مردم در نتیجه بهره برداری از فنون جدید بالا رفته بود تجمع سرمایه و بهره برداری انحصاری از آن باعث شده بود که توزیع درآمدها به طرزی نامساوی صورت گیرد. بدبینی مالتوس به آینده سرمایه داری در مکتب کلاسیک در آثار مارکس به شکل جدید احیا گردید. بنظر مارکس مکانیسم تحولات اجتماعی و جبر تاریخ مبارزه طبقاتی است که زندگی اجتماعی را تحت تأثیر قرار می دهد.مارکس از هدف سوسیالیست های خیالی مبنی بر از ببن بردن اختلاف طبقاتی و ایجاد یک جامعه اشتراکی الهام می گیرد ولی با روش آن ها برای رسیدن به سوسیالیسم مخالف است.به نظر مارکس کاپیتالیسم (سرمایه داری) دارای یک وظیفه اقتصادی است و آن صنعتی کردن جامعه است. با تکامل تاریخی خود این سیستم وظیفه خود را انجام می دهد و به تدریج تضادهای طبقاتی را به وجود می آورد. این تضادها منجر به انقلاب کارگری می گردد سرمایه داری را از بین می برد و سوسیالیسم را جانشین آن می کند.مارکس سوسیالیسم خود را سوسیالیسم علمی می داند و معتقد است که سوسیالیست های خیالی هیچ گونه کمک علمی به درک تحولات اجتماعی نکرده اند زیرا معتقدند که ممکن است مسیر تاریخ موافق سلیقه آن ها و بدون توجه به قوانین علمی تغییرات اجتماعی عوض شود. از این رو مارکس با طرح تئوری مخصوصی به نام تئوری توسعه اقتصادی سرمایه داری و تبدیل آن به سوسیالیسم خود را اولین سوسیالیست علمی تلقی می نماید.اساس مارکسیسم برای فرایند تکامل تاریخی بر مادی گرایی یا ماتریالیسم است. در این فلسفه هر تحول تاریخی ناشی است از تغییراتی که از ابزار تولید و نحوه یا روش تولید پدید می آید. از نظر مارکس هر جامعه از یک زیربنا و روبنا تشکیل شده است، زیربنای جامعه ماهیت مالکیت را نشان می دهد و طرز استفاده از ابزار تولید را مشخص می نماید. روبنای جامعه سیستم سیاسی، اجتماعی و مذهبی را تشکیل می دهد. تغییرات روبنا ناشی از تغییرات زیربنا است. به عبارت دیگر یگانه عامل تحولات تاریخی همانا عامل اقتصادی است که خود ناشی از تکامل ابزار تولید و همچنین روابط اجتماعی حاصل از آن می باشد. بدین ترتیب وضعیت اقتصادی هر جامعه تنها عاملی است که اوضاع سیاسی، اجتماعی، فکری و دیگر پدیده های اجتماعی را معین می سازد. وضعیت اقتصادی به نوبه خود عللی دارد که همان روش تولید، وضع نیروهای تولیدی و ابزار تولید می باشد. ابزار تولید بر طبق تکامل و تضادهای خود حرکت تاریخی را به وجود می آورد.
تاریخ از دیدگاه مارکس به وسیله استدلال دیالکتیک و کاربرد قانون تز، آنتی تز، سنتز و از طریق پیداش تضاد میان ابزار تولید و روابط تولیدی از مراحل جامعه های اولیه برده داری، فئودالیسم و سرمایه داری عبور کرده و به سوی سوسیالیسم و کمونیسم می رود:

فرهنگستان زبان و ادب

{Marxian economics} [اقتصاد] مکتبی اقتصادی برپایۀ آثار کارل مارکس که در آن بر نقش نیروی کار در توسعۀ اقتصادی تکیه می شود و براساس آن توأم شدن افزایش جمعیت با تخصصی شدن نیروی کار عامل اُفت دستمزدها محسوب می شود و ارزش کالاها و خدمات به درستی هزینۀ نیروی کار را آشکار نمی ...


کلمات دیگر: