( ~. ) (ص . )۱ - عجیب ، شگفتی آور. ۲ - محصول کشاورزی .
زمین خیز
فرهنگ معین
لغت نامه دهخدا
زمین خیز. [ زَ ] ( اِ مرکب ، نف مرکب ) حاصل و محصول زمین. ( ناظم الاطباء ). محصول :
زمین خیز هر کشور از دهر چیست
به هر کشور از پیشه ها بهر چیست ؟
بدست آرد و سیر دارد بخورد.
چو پِلپِل بود دانه تیزشان.
سخن می شد ازکار کارآگهان
که زیرک تران کیستند در جهان
زمین خیز هر کشور ازدهر کیست
به هر کشور از پیشه ها بهر چیست ؟
که دل را دهد قوت و جان را نصیب.
زمین خیز هر کشور از دهر چیست
به هر کشور از پیشه ها بهر چیست ؟
نظامی.
زمین خیز آن بوم را یک دو مردبدست آرد و سیر دارد بخورد.
نظامی.
گیاهیست آنجا زمین خیزشان چو پِلپِل بود دانه تیزشان.
نظامی.
|| کنایه از چیز عجیب و غریب. ( از آنندراج ) : سخن می شد ازکار کارآگهان
که زیرک تران کیستند در جهان
زمین خیز هر کشور ازدهر کیست
به هر کشور از پیشه ها بهر چیست ؟
نظامی ( از آنندراج ).
زمین خیز چین چیزهای عجیب که دل را دهد قوت و جان را نصیب.
امیرخسرو ( ایضاً ).
کلمات دیگر: