کلمه جو
صفحه اصلی

سیر نشده

فارسی به انگلیسی

unsaturated

مترادف و متضاد

insatiable (صفت)
سیر نشدنی، سیرنشده

insatiate (صفت)
سیر نشدنی، سیرنشده

unsaturated (صفت)
سیرنشده، اشباع نشده، ترکیب اشباع نشده

فرهنگ فارسی

ویژگی محلولی که بتواند مقادیر جدیدی از مادۀ حل‌شده را در خود حل کند متـ . اشباع‌نشده


فرهنگستان زبان و ادب

{unsaturated} [شیمی] ویژگی محلولی که بتواند مقادیر جدیدی از مادۀ حل شده را در خود حل کند متـ . اشباع نشده


کلمات دیگر: