کلمه جو
صفحه اصلی

اقتصاد اموزش

دانشنامه عمومی

اقتصاد آموزش. اقتصاد آموزش یا اقتصاد آموزشی شاخه ای است از علم اقتصاد که عبارت است از مطالعه موضوعات اقتصادی مرتبط با آموزش، از جمله تقاضا برای آموزش، تأمین مالی و فراهم آوردن آموزش، و کارایی مقایسه ای برنامه ها و سیاست های مختلف آموزشی. از زمان مطالعات اولیه ای که در خصوص ارتباط بین مدرسه داری و خروجی های بازار کار برای افراد انجام می شد، رشته اقتصاد آموزش به سرعت گسترش پیدا کرده است تا جایی که تقریباً همه موضوعاتی که دارای ارتباط با آموزش هستند را پوشش می دهد.
افزایش هزینه ها، چرا که تجمع سرمایه انسانی نیازمند سرمایه گذاری است، همان طور که سرمایه فیزیکی چنین الزامی دارد،
افزایش سطح تولید، چرا که افراد به توانایی هایی دست می یابند که آنان را قادر می سازد بیشتر تولید کنند، و در نتیجه،
بازگشت سرمایه، در قالب درآمدهای بالاتر.
در کنار سرمایه فیزیکی، علم اقتصاد نوع دیگری از سرمایه، که کم اهمیت تر از ابزارهای تولید نیست، یعنی سرمایه انسانی، را به رسمیت می شناسد. با سرمایه گذاری در سرمایه انسانی، از جمله در آموزش، سه پیامد عمده اقتصادی را می توان انتظار داشت:
سرمایه گذاری در سرمایه انسانی دربرگیرنده یک هزینه سرمایه گذاری است، دقیقاً همانگونه که هر سرمایه گذاری دیگری چنین الزامی دارد. در کشورهای اروپایی معمولاً بخش عمده بودجه آموزش در قالب هزینه های دولتی مصرف می شود، هر چند که بخشی از هزینه ها نیز توسط اشخاص تأمین می شود. این هزینه ها می توانند بسیار سنگین باشند. در سال ۲۰۰۵ میلادی، دولت های عضو اتحادیه اروپا بین %۳ تا %۸ تولید ناخالص داخلی (GDP) خود را در زمینه آموزش هزینه کرده اند و متوسط این هزینه %۵ بوده است. در عین حال، اندازه گیری بودجه آموزشی صرفاً به این روش به نحو چشمگیری هزینه های واقعی را کمتر برآورد می کند چرا که یک شکل نامحسوس تر هزینه ها را به طور کلی نادیده می گیرد: هزینه فرصت حقوق های دریافت نشده، چرا که دانشجویان نمی توانند هم زمان با تحصیل کار کنند. این گونه برآورد شده است که هزینه کل آموزش، شامل هزینه فرصت، تا دوبرابر هزینه های مستقیم است. با در نظر گرفتن هزینه فرصت، متوسط هزینه آموزش در کشورهای عضو اتحادیه اروپا در سال ۲۰۰۵ تا حدود %۱۰ تولید ناخالص داخلی (GDP) برآورد می شود. برای مقایسه، سرمایه گذاری در سرمایه فیزیکی %۲۰ تولید ناخالص داخلی (GDP) بوده است. بنابراین، این دو نوع سرمایه گذاری تقریباً دارای ابعاد مشابه هستند.
سرمایه انسانی در شکل آموزش، مشخصات مشترک بسیاری با سرمایه فیزیکی دارد. هر دوی آن ها برای به وجود آمدن نیاز به سرمایه گذاری دارند، و وقتی که به وجود آمدند، هر دو دارای ارزش اقتصادی هستند. سرمایه فیزیکی دارای بازگشت است، چرا که افراد تمایل دارند برای استفاده از یک قطعه از سرمایه فیزیکی در کارشان هزینه پرداخت کنند چون این کار به آنان اجازه می دهد که خروجی بیشتری تولید کنند. برای سنجش ارزش تولیدی سرمایه فیزیکی، ما به سادگی می توانیم بسنجیم که چه میزان بازگشت در بازار به دنبال دارد. در خصوص سرمایه انسانی، محاسبه بازگشت پیچیده تر است. واضح است که ما نمی توانیم آموزش را از فرد جدا کنیم تا ببینیم ارزش پولی آن چقدر است. برای حل این مشکل، بازگشت سرمایه در سرمایه گذاری انسانی معمولاً به شکل تفاوت حقوق افراد با سطوح متفاوت آموزش تعریف می شود. Hall و Jones با استفاده از داده های بین المللی حساب کرده اند که به طور متوسط بازگشت آموزش برابر است با %۱۳٫۴ در سال برای اولین چهار سال مدرسه (کلاس های اول تا چهارم)، %۱۰٫۱ در سال برای چهار سال بعدی مدرسه (کلاس های پنجم تا هشتم) و %۶٫۸ برای هر سال مدرسه بعد از کلاس هشتم. بنابراین، فردی با ۱۲ سال تحصیلات می تواند انتظار داشته باشد که ۳٫۱۶۱ برابر فردی بدون هر گونه سابقه تحصیل درآمد داشته باشد.

فرهنگستان زبان و ادب

اقتصاد آموزش
{economics of education, education economics} [اقتصاد] مطالعۀ مسائل اقتصادی مربوط به آموزش، ازجمله تقاضا و تأمین مالی و انجام تمهیدات لازم


کلمات دیگر: