کلمه جو
صفحه اصلی

استدلال کردن


برابر پارسی : برهانیدن

فارسی به انگلیسی

argue, contend, ratiocinate, reason, intellectualize


to reason


argue, contend, ratiocinate, reason, intellectualize, to reason

فارسی به عربی

الإحتجاج


الإحتجاج، جادل , سبب

مترادف و متضاد

reason (فعل)
استدلال کردن، دلیل و برهان اوردن، محاجه کردن، دلیل استدلال کردن

argue (فعل)
دلیل اوردن، مشاجره کردن، سر و کله زدن، استدلال کردن، بحی کردن، گفتگو کردن

ratiocinate (فعل)
دلیل اوردن، استدلال کردن

پیشنهاد کاربران

استدلال=بیان کردن دلیلی

بیانگر بودن


کلمات دیگر: