کلمه جو
صفحه اصلی

پیش مرگ شدن

فارسی به انگلیسی

predecease

فرهنگ فارسی

( مصدر ) پیش مرگ شدن کسی را. ۱- فدای او شدن تصدق او شدن: الهی پیش مرگت شوم فلان کار را بکن . ۲- شغل پیش مرگ داشتن .

پیشنهاد کاربران

Die before one's time


کلمات دیگر: